سفارش تبلیغ
صبا ویژن
یاد، کلید اُنس گرفتن است . [امام علی علیه السلام]
دانلود تحقیق و مقالات دانشگاهی

رفتارشناسی کاربردی گوسفند

رفتار شناسی کاربردی گوسفند

 

رفتارشناسی کاربردی گوسفند

مقدمه

مشخصه های رفتاری منحصر به فرد و جالب توجهی در گوسفند مشاهده شده است که با بقا و تکثیر آن در شرایط محیطی خاص و مناسب در ارتباط است. گوسفند داران موفق به خوبی با مفهوم رفتار شناسی گوسفند آشنا هستند و از علم و دانش موجود برای ارتقاء مدیریت خود بهره می برند. به مطالعه علمی رفتار شناسی حیوانات و اتولوژی(شناخت الگوهای رفتاری جانوران) می گویند. در این مقاله به بررسی جنبه های مختلف اتولوژی گوسفند نظر جفت گیری، عادات تغذیه ای و دوران بعد از تولد می پردازیم. البته این مقاله جامع نیست زیرا حوزه بررسی بسیار گسترده است. در اینجا بیشتر بر مشخصه های خاص رفتاری تمرکز می کنیم.

اصول رفتار شناسی گوسفند

در سالهای اخیر رفتارشناسان اطلاعات ارزشمندی در رابطه با رفتار شناسی گوسفند ارائه کرده اند. در ادامه به شرح و بیان پیشنهادهای مدیریتی در این رابطه می پردازیم. مطالعه این مطالب نمونه تازه ای در مقابل پرورش دهندگان می گشاید. قبل از پرداختن به مسائل مربوط به تحقیق رفتارشناسی کاربردی گوسفند به چند اصل ضروری است. از جمله آنها چند تعریف و بیان شرح مختصری از حالات و خصیصه هایی از گوسفند است که با کمک آنها با محیط تعامل و ارتباط دارد. همچنین توجه به این مشخصه ها از آنجا حائز اهمیت است که منجر می شود به علت تفاوت رفتاری گوسفند با سایر جانوران پی ببریم.

رفتار در واقع واکنش حیوان به محیط است. گوسفند اهلی در محیط نسبتا کنترل شده زیست می کند و پاسخ و عکس العمل ذاتی یا اکتسابی اش در محیط تقریبا قابل پیش بینی است. بخش مهمی از ماهیت گوسفند رفتار اوست. بنابراین باید به این سوال مهم پاسخ بدهیم: گوسفند چیست؟ یکی از معروف ترین رفتار شناسان دنیا، دکار آرکیلگور، چنین تعریفی ارائه می دهد: گوسفند حیوانی بی دفاع، محتاط، پوشیده از پشم، بصری و نشخوار کننده که خاستگاهش صحرا یا کوهستان است که آب کمی نیاز دارد. زاد و ولد فصلی داشته و در مواقع خاصی از سال ساختار زیرگروه نو مجزایی تشکیل می دهد. بقیه به این نکته اشاره می کنند که گوسفند حیوانی بسیار اجتماعی ست و نیاز دارد تا به صورت گروهی حداقل با 4 یا 5 گوسفند دیگر زیست کند که حتی در حین چرای گروهی با یکدیگر ارتباط بصری برقرار می کنند.

آنچه بیش از همه رفتار گوسفند را متمایز می کند به گیاه خواری یا همان نشخوارکنندگی آن برمی گردد. به عنوان مثال رفتار غذایی گوسفند علفخوار را با دیگر الگوهای خوراک نظیر گوشت خواری مقایسه کنید. حیوانات گوشتخوار وقت کمتری صرف تغذیه می کنند. گوسفند به طور معمول وقت بیشتری صرف تغذیه و نشخوار می کند ولی در مقابل زمان کمتری برای پیدا کردن غذا صرف می کند. حیوانات گوشتخوار باید به طعمه حمله کنند و قبل از مصرف آنرا از پای درآورند. گوسفند صرفا چرا می کند. بنابراین خصیصه ها و بسیاری ویژگی های دیگر گوسفند از جانوران گوشتخوار متمایز است حیوان گوشتخوار تهاجمی است اما گوسفند موجودی منفعل است. آناتومی حیوانات گوشتخوار به شیوه ای است که آنها را برای کشتن دیگر حیوانات آماده کرده است اما گوسفند تنها برای چرا قابلیت دارد. گوسفند هیچ گاه حیوانات گوشتخوار را نمی کشد.

رفتار شناسان مدت زمان نشخوار کردن گوسفند را مشخصه خاص گوسفند قلمداد
می کنند. ممکن است چندین ساعت در روز صرف نشخوار کردن شود که نیازمند این است که گوسفند در شرایط آرام و راحت باشد. فشار و استرس ناگهانی منجر به توقف ناگهانی نشخوار کردن می شود. در حین نشخوار گوسفند و حتی لگد در حالت خواب آلودگی و آرام قرار دارند. معمولا چرا و نشخوار به صورت گروهی انجام می گیرد و با فعالیت ها و حرکات چون تمیز کردن بدن همراه است. در گروه بودن و حضور در گله میزان استرس و احتمال بروز خطر را کاهش می دهد. حتی می توان گفت نشخوار کردن نوعی فعالیت ضد خستگی است.

حواس گوسفند

گوسفند و دیگر حیوانات از حواس پنجگانه بینایی، بویایی، شنوایی، چشایی و لامسه برخوردارند حیوانات با کمک این حواس با محیط در تعامل و ارتباط هستند. می توان گفت این حواس آغازگر یا تعدیل کننده واکنش رفتاری است. ارزیابی حواس گوسفند کار دشواری است. ارزیابی ساده آناتومی نشان می دهد که گوسفند و انسان تفاوت های شاخصی در چگونگی دیدن، احساس کردن، چشیدن، شنیدن و بوئیدن دارند. هر چند نباید ادراکات حیوان را صرفا به ارزیابی های آناتومی محدود کرد. با این حال درک ما از رابطه میان آناتومی و درک حقیقی بسیار ابتدائی و محدود بوده و بنابراین ارزیابی جامع غیرممکن است. پس نمی توان با حواس گوسفند به طور تمام و کمال آشنا شد. اما در این رابطه اطلاعات مفیدی در دست است که می تواند برای ارتقاء مدیریت کارآمد باشد.

حس بینائی

آیا تا به حال رو در رو به گوسفند خیره شده اید؟ مردمک بسیار بزرگی دارد و شکل آن با مردمک چشم انسان متفاوت است و تقریبا مستطیل شکل است. کره چشم گوسفند به سمت کناره صورت(سر) کشیده شده است بنابراین می تواند محدوده گسترده تری را زیر نظر داشته باشد. دانشمندان رفتارشناس معتقدند که مکان قرار گرفتن و ساختار چشم های گوسفند منحصر به فرد است و او را به شکل طعمه درآورده است. در حیوانات شکارگری نظیر سگ و کایوت چشم در قسمت جلوی سر قرار دارد که باعث می شود حوزه دید کلی محدودی داشته باشند اما حوزه دید هر دو چشم در آن واحد بیشتر است. بنابراین حیوان شکارگر قدرت دریافت و تمرکز بالاتری دارد. حیواناتی چون گوسفند تنها با کمی چرخاندن سر می توانند کل منطقه را زیر نظر بگیرند. اگر خطری آنرا تهدید کند گوسفند متوجه شده و واکنش نشان می دهد که اغلب فرار است. شکل مردمک و محل گیرنده های بصری در شبکیه حوزه دید جانبی را افزایش می دهند که البته می تواند مشکلاتی را هم در پی داشته باشد به عنوان مثال گوسفند نمی تواند شکارگری را که در بالای سر او مثلا لابه لای درختی است ببیند. این مشکل در مورد آهو هم صادق است. آیا این محدودیت دید برای دیدن بالای شر مشکل جدی ایجاد می کند؟ پاسخ دقیق این سوال مشخص نیست با این حال می توان گفت گوسفند نسبتا تیزبین است. او به راحتی می تواند چراگاه مناسب را بیابد و از آن استفاده کند. همچنین باید به تعداد یاخته های مخروطی وسیله مانند چشم گوسفند توجه کرد که تفاوت چندانی با یافت های چشم انسان ندارد. تا مدت ها تصور می شد گوسفند و دیگر دام ها کور رنگی دارند اما امروزه شواهد این عقیده را رد می کند. در واقع در چشم تمامی چهارپایان یاخته های مخروطی وجود دارد که می توانند با آن رنگ ها را ببینند. آزمایشاتی در مورد قدرت تشخیص رنگ چشم گوسفند انجام شده و به این نتیجه رسیده اند که گوسفند کور رنگی ندارد. البته تفاوتی میان این مشخصه در گوسفند و انسان وجود دارد.

حس شنوایی

در این حوزه تحقیقات کمی انجام شده است. البته شواهد نشان می دهد که گوش گوسفند به صداهایی با تن بالا حساس است همچنین با شنیدن صداهای ناگهانی و بلندی چون صدای ترقه یا پارس سگ هورمونهای مربوط به استرس در بدن گوسفند آزاد می شود. با افزایش سطح این هورمونها گوسفند عصبی شده و از کنترل خارج می شود. بنابراین زمانی که گوسفندان را به چرا برده اید مراقب باشید صداهای بلند آنها را از کنترل خارج نکند. گوش گوسفند می تواند صداها را تشدید و تقویت کند. صدا با شدت و فاصله زمانی نسبتا متفاوت به هر گوش می رسد و سیستم شنیداری آنرا به سیگنال را ستایی(جهت دار) تبدیل می کند. حتی در این حین از حرکت گوشها، سر و بدن هم کمک می گیرند. این توانایی هم همچون حس بویایی و بینایی به بقای گوسفند کمک می کند.

حس بویایی

شاید حس بویایی گوسفند دشوارترین حوزه بررسی باشد. سیستم بویایی گوسفند از انسان بسیار پیشرفته تر است. گوسفند در تعامل با محیط از حس بویایی خود بسیار استفاده
می کند. با وجود آنکه نمی دانیم درک کاملی از حس بویایی گوسفند داشته باشیم
می توانیم زمانی که بوی خاصی خاطره های فراموش شده را زنده می کند به مرتع هایی دست یابیم. گوسفند به چندین شیوه از حس بویایی خود استفاده می کند. یک نمونه زمانی ست که از حس خود برای تشخیص دیگر گوسفندان استفاده می کند. میش(گوسفند ماده) هم با کمک حس بویایی بره خود را می یابد. یک مورد دیگر استفاده از حس بویایی در هنگام جفت گیری است. گوسفند نر مدام در میان گوسفندان می گردد و با بو کشیدن گوسفند ماده آماده فعالیت جنسی(ورتاک) را پیدا می کند. به بالا نگه داشتن سر و حالت لبهای گوسفند نر در حین بوئیدن گوسفند ماده پاسخ(واکنش) فلمن می گویند. این مشخصه که گاهی در گوسفند ماده هم مشاهده می شود به ارگان(عضو) خاصی در بالای سقف دهان او مربوط می شود، که به آن عضو خیشومی- تیغه ای می گویند. زمانی که گوسفندهای نری که قبلا در گله حضور نداشته اند وارد گله می شوند گوسفندان ماده متوجه حضور آنها می شوند و واکنش نشان می دهند. فرومون گرفته شده از استروئید در گوسفند نر عضو خیشومی- تیغه ای گوسفند ماده را تحریک می کند. گوسفند برای یافتن آب و تشخیص مرتع از علوفه از حس بویایی خود استفاده می کند. به عنوان مثال گوسفند در نزدیکی مکانی که توسط دیگر گوسفندان آلوده شده چرا نمی کند. بنابراین حس بویایی او الگوی چرای خاصی را طلب می کند. گوسفند علوفه تازه را به علوفه آلوده و مانده ترجیح می دهد. علوفه سالم و مانده را بو کنید اگر بوی نامطبوعی داشت مطمئن باشید که بوی به مرامت نامطبوع تری برای گوسفند خواهد داشت. البته گاهی انسان نمی تواند برخی بوهای نامطبوع چون آفلاتوکسین را تشخیص دهد. گاهی هم برخی علوفه ها نظیر علوفه سیلو شده به نظر ما ناخوشایند است ولی گوسفند به راحتی از آن استفاده می کند.

حس چشایی

حس چشایی گوسفند برخلاف حس بویایی او اهمیت چندانی ندارد و پاسخ های رفتاری مربوط به حس چشایی را نمی توان به راحتی از پاسخ های مربوط به حس بویایی تفکیک کرد. گوسفند علوفه خراب را تشخیص می دهد و مسکن است این رفتار او به حس چشایی برگردد. زمانی که چندین نوع علوفه در اختیار داشته باشد تنها چند نوع خاص را انتخاب می کند. زمانی که در چراگاه چندین گونه خوراکی موجود باشد نمونه هایی که گوسفند انتخاب می کند با نمونه های انتخابی دیگر چارپایان و بز متفاوت است. آزمایشات متعددی انجام شده تا مشخص شود که آیا گوسفند خرد(تدبیر) تغذیه ای دارد؟

فرض بر این است که گوسفند از علوفه ای تغذیه می کند که بدنش به مواد مغذی آن نیاز داشته باشد. گاهی بیشتر از حد لازم از علوفه استفاده می کنند تا مواد مورد نیاز بدنشان تامین شود. نمک نمونه خوبی است. برای تامین سدیم از نمک استفاده می شود اما گاهی گوسفند بیش از حد نیاز مصرف میکند. خوشبختانه شواهدی وجود ندارد که نشان دهد مصرف بیش از حد نمک مشکل آخرین است. البته در این موارد نوشیدن آب نامی اهمیت دارد.

حس لامسه

بیشتر قسمت های بدن گوسفند از پشم با موی زبر پوشیده شده است. سم ها مطمئنا برای کاربردهای لامسه ای نیستد. تنها بینی، لب ها، دهان و گوشها در حس ها دخیل هستند. البته آن معنا نیست که پوست زیر پشم حساس نیست(حس ندارد). در حقیقت پوست بسیار حساس است اما به گونه ای حفاظت شده هم هست. به همین ترتیب بخش نرم پنجه هم حساس است. این حس در روابط میان حیوانات اهمیت دارد. بره ها تماس با گوسفند ماده دارند و گوسفندان ترهم نسبت به رفتار لمسی واکنش نشان می دهند مثلا زمانی که بره قصد مکیدن شیر دارد مادر به او شیر می دهد. یک نمونه تست لامسه استفاده از حفاظ(نرده) الکتریکی است. کسانی که از این نوع حفاظ ها استفاده کرده اند می دانند که حساسیت گوسفند نسبت به دیگر حیوانات به این حفاظ کمتر است که می تواند به خاصیت نارسایی پشم مرتبط باشد. اگر می خواهید از این نرده ها برای گوسفند استفاده کنید(چند سیم) حامل برق را در ارتفاعی به بلندی بینی گوسفند قرار دهید. از شارژهایی با کیفیت عالی استفاده کنید تا گوسفند نسبت به آنها حساسیت نشان دهد. با استفاده از راهنمایی ها و طرح های شرکت های سازنده این حفاظ ها نه تنها می توانید از گوسفندان مراقبت کنید بلکه می توانید مانع شکار کننده ها هم شوید.

اهلی کردن گوسفند

انسان با گوسفند از مدتها پیش سروکار و رشته است. تحقیقات نشان می دهد که گوسفند دومین یا سومین گونه جانوری بوده که اهلی شده است. لازم به ذکر است که سگ اولین گونه ای است که اهلی شده است. گوسفند و بز هم دومین و سومین گروه هستند. نمی توان دقیق گفت اهلی کردن چه زمانی آغاز شده اما اهلی کردن گوسفند به 9000 سال پیش در عراق بر می گردد. حتی برخی معتقدند این تاریخ به 12 یا 15 هزار سال پیش برمیگردد. ارزیابی تغییرات رفتاری ناشی از اهلی کردن کار ساده ای نیست زیرا اطلاعات و شواهد کسی در دست داریم.

 

اصول اهلی کردن

تعریف اهلی کردن در دیکشنری و بستر(چاپ دوم، 1976) اینگونه بیان شده ست:” باعث شویم حیوان یا گیاه دیگر وحشی نباشد…” البته دانشمندان معتقدند اهلی کردن با رام کردن متفاوت است. یکی از کارشناسان، ای دید، معتقد است که: هر چند رام کردن راهی ست به سوی اهلی کردن اما حیوان رام شده با اهلی متفاوت است. گوسفند گونه اهلی شده است. گوسفند نمی تواند برای مدت طولانی در محیط وحشی زنده بماند و به راحتی توسط شکار کننده نابود می شود. گوسفند نمونه خوبی برای همزیستی به حساب می آید که برای اهلی شدن نیاز است. گوسفند در قبال علوفه، حفاظت و مراقبت پشم گوشت و شیر در اختیار انسان قرار می دهد. جالب است بدانید که گوسفند رابطه همزیستی عمیقی با میکرو ارگانیسم های روده ای دارد که مواد فیبری نظیر علف را هضم می کنند. بنابراین این ویژگی به لحاظ اقتصادی سود آور مفید است. حتی گوسفند می تواند موادی را که برای ما قابل استفاده نیستند تغییر داده و قابل استفاده کند در این مورد میکروبهای روده ای نقش مهمی ایفا می کنند. با توجه به عوامل بی شماری نظیر آب و هوا، ترکیبات علوفه ای، غلات و حاصل خیزی خاک فزایند اهلی کردن بسیار پیچیده است. در فرایند اهلی کردن چندین مرحله طی می شود که عبارتند از: کنترل نه چندان شدید، اما عدم کنترل بر تولید مثل. تولید مثل در اسارت و بعد جدا سازی از گوسفندان وجشی-

تولید مثل گزینشی با جفت گیری کم با گونه های وحشی

توسعه تدریجی زاد و ولدهای متفاوت با مشخصه های اقتصادی مورد نظر. این شیوه مدتهاست که دنبال می شود. بررسی دقیق تر جنبه های خاص فرایند اهلی کردن به گوسفندان داران در شناخت بهتر گوسفند کمک می کند.

اهلی کردن برای نخستین بار

بیشتر اطلاعات موجود در رابطه با تاریخچه اهلی کردن ریشه در مطالعات مربوط به بررسی انسان اولیه در نقش شکارچی و گوسفند در نقش قربانی دارد. گوسفند طعمه جذابی برای انسان اولیه به شمار می آمده است. گوسفند وحشی مرز و چابک بوده و شکارچیان به راحتی نمی توانستند آنها را به دام بیاندازند. با این حال شکار گوسفند منافعی از جمله تامین خوراک چندین نفر را به همراه داشته است. بعد از گوشت افرد از پوست(چرم) برای تهیه لباس و سرپناه، از استخوانها برای ساختار ابزار و وسایل مورد نیاز استفاده کرده و در مثانه م آب ذخیره می کردند.

رایج ترین حکایت مربوط به اهلی کردن گوسفند به زمانی اشاره دارد که بره ها در محیط انسانی رشد می کردند. بدین ترتیب ارتباطی میان بره و انسان شکل می گیرد که روز به روز هم تقویت می شود. رفتار شناسان معتقدند اگر شروع این ارتباط و فرایند درست مدت کمی بعد از زاده شدن بره باشد این پیوند قوی تر خواهد بود و درست ارتباطی بیشه ارتباط بره و مادر ایجاد می شود. در این حالت بره مدام در پی افراد یا خود خاصی که از او مراقبت می کند می رود. حتی هنگام خواب کنار او می خوابد و در هنگام خطر به او پناه می برد. گاهی شکارچی مادر را می کشد و بره را به همراه خود به خانه می برد.
بره های بسیار کوچک تنها با خوردن شیر مادر(گوسفند ماده) زنده می مانند. می توان گفت گوسفند بسیار خوب فرایند اهلی شدن زا پشت سرگذاشته است. البته غریزه جمعی زندگی کردن گوسفند هم عامل موثری در این فرایند بوده است. در واقع می توان گفت گوسفند همانند انسان موجودی اجتماعی است. به طوری که حتی می توانند گروه اجتماعی خود را با پذیرش دیگر گونه ها وسعت بخشند. به عنوان مثال در بسیاری مناطق مشاهده می کنیم انسان، سگ و گوسفند به عنوان واحدی اقتصادی به اجتماعی فعالیت دارند. در این بین انسان نقش کاتالیزوری را بازی می کند که با سگ و گوسفند رابطه دارد.

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط سیما 98/12/29:: 9:33 عصر     |     () نظر